top of page
  • Facebook
  • Twitter
  • Instagram

نامه به اَفِسُسیان

christian-armour.png

زره خداوند (افسسیان 6: 10-17)

پولس در سفر سوم خود، سه سال را دراَفِسُس گذراند، بنابراین ایمانداران آنجا را بخوبی می‌شناخت. آنها عمدتاً مسیحیان غیریهودی بودند. تاریخ این نامه ما را از رساله غلاطیان و حتی خیلی بیشتر ما را از زمان نامه رومیان دور می‌کند. باب سوم به ما می‌گوید که پولس یک زندانی بود (آیه 1)، و در باب آخر می‌گوید که او سفیری بود که بخاطر پادشاهی خدا در غل و زنجیر بود (افسسیان 6: 20 را ملاحظه کنید). در اینجا طنز خاصی وجود دارد. سفیران معمولاً به زنجیر نمی‌افتند، زیرا مصونیت دیپلماتیک دارند! اما او در آن دورانی که بابهای آخر اعمال رسولان را می‌نویسد، در زندان است.

علیرغم شرایط بدی که رسول سالخورده دارد، برای آن نیکویی که خدا در دعوت از ما به دانستن انجیل نشان داده است، سرشار از شکرگزاری است.

او از خدا می‌خواهد که چشمان افسسیان را بگشاید تا آنها واقعاً قدر فیض او را بدانند. که این فیض بخاطر انجام هیچ کدام از کارهای آنها نبود، بلکه از روی عشق بود. زمانی، آنها چون غیریهودی بودند، از وعده‌هایی که خدا داده بود، محروم شده بودند. اکنون، از طریق قربانی عیسی، غیریهودیان و یهودیان می‌توانستند صلحی را که انجیل به ارمغان می‌آورد به اشتراک بگذارند.

"... به یاد داشته باشید که زمانی از مسیح جدا، از تابعیت اسرائیل محروم و با عهدهای شامل وعده، بیگانه بودید، و بی‌امید و بی‌خدا در این جهان به سر می‌بردید. امّا اکنون در مسیحْ عیسی، شما که زمانی دور بودید، به واسطۀ خون مسیح نزدیک آورده شده‌اید." (افسسیان 2: 12-13)

اظهارات پولس همچنان صادق است. اگر از پیشنهاد صلحی که خدا داده است استفاده نکنیم و خود را به سرورمان عیسی ملحق نکنیم، امیدی نداریم. امید چیزی است که ما در این دنیای رو به مرگ، بشدت به آن نیاز داریم.

واعظ بزرگ بار دیگر با بلاغت از امتیاز خود در اجازه انتشار خبر خوش صحبت می‌کند. و می‌گوید "زانو می‌زنم در برابر آن پدر..." و دعا می‌کند که خوانندگانش شروع به درک عشق شگفت‌انگیز مسیح کنند. عشقی که به گفته او، به چهار بُعد عرض، طول، ارتفاع و عمق، گسترش می‌یابد (افسسیان 3: 17-19)!

تازه زمانی که به باب چهارم می‌رسد، به موعظه خود می‌پردازد. چون خداوند آنها را به صلح با خود دعوت کرده بود، باید با یکدیگر در صلح زندگی کنند. یهودیان و غیریهودیان در گروه کلیسایی باید با وجود پیشینه‌های متفاوت با هم متحد شوند و نسبت به یکدیگر فروتنی و بردباری نشان دهند. مسیح (برخاسته) قیام کرده، هدایای روح‌القدس را بر آنها بارید (او مزمور 68 را نقل می‌کند تا نشان دهد که این پدیده پیش‌بینی شده بود). این قدرتهای ماوراء طبیعی کمک می‌کرد که کلیسای اولیه مانند بدن آدمی با اعضا و اندمهای مختلف، از خردسالی به بزرگسالی رشد کند و به شباهت سرور خود درآید.

این فکر، او را به یک قیاس ساده اما قدرتمند در مورد دو تن‌پوش سوق می‌دهد. قبل از غسل تعمیدمان در مسیح، همه ما فرزندان آدم هستیم که توسط امیال جسمانی و اعمال شیطانی به پیش می‌رویم. او می‌گوید اکنون باید تن‌پوش آدم را با روش‌های بدش که منجر به فساد می‌شود، درآوریم و تن‌پوش عیسی را بپوشیم، تن‌پوشی که ما را شبیه خدا می‌کند؛ نه فقط در ظاهر، بلکه در ذهن و دیدگاه. پس چون خدا راست می‌گوید باید دروغ را کنار بگذاریم. چون خداوند سخاوتمند است، باید دست از دزدی از مردم برداریم و در عوض به نیازمندان ببخشیم. از آنجایی که سخنان خدا برکت می‌آورد، باید به صحبت‌های آزاردهنده پایان دهیم و آنچه را که دیگران را تقویت و تشویق می‌کند، بیان کنیم. و چون خداوند گناهان ما را آمرزید، ما باید یکدیگر را ببخشیم. او می‌گوید: بچه‌ها از والدین خود تقلید می‌کنند (همه ما یادمان می‌آید زمانی را که از مادر یا پدر در نقاشی، آشپزی یا کندن باغچه تقلید می‌کردیم). پس بعنوان فرزندان خدا باید از او تقلید کنیم.

قوم آدم در تاریکی زندگی می‌کنند. ما فرزندان نور هستیم. پولس آنچه را که احتمالاً بیتی از یک سرود اولیه مسیحیان است در مورد تعمید و رستاخیز نقل می‌کند:

"ای که در خوابی، بیدار شو، از مردگان برخیز، که مسیح بر تو خواهد درخشید." (افسسیان 5: 14)

مسیحیِ تازه متولد شده که از یک قبر پرآب نمادین بیرون می‌آید، مانند مرد نابینایی که در حوض سیلوآم شسته شده، به دنیای جدیدی می‌آید که در آن مسیح، نور جهان، به او شادی و جهت می‌دهد.

پولس موضوع اتحاد و توجه به یکدیگر را با صحبت از سه جفت در میان جماعت به پایان می‌رساند. زن و شوهر جفت اول را تشکیل می‌دهند. او می‌گوید که آنها باید تسلیم یکدیگر شوند. زن باید با شوهرش طوری رفتار کند که گویی او مسیح است و شوهر باید با همان عشقی که عیسی به عروسش یعنی کلیسا نشان داد، از همسرش مراقبت کند. فرزند و والدین جفت بعدی هستند. فرزندان باید از پدر و مادر خود اطاعت کنند، همانطور که عیسی از پدر خود اطاعت کرد؛ خداوند برای این کار برکتی را وعده می‌دهد. در عین حال پدران نباید نسبت به فرزندان خود سختگیر باشند. آنها باید این را به عنوان وظیفه خود بپذیرند که فرزندان خود را "با تعلیم و تربیت خداوند" بزرگ کنند (افسسیان 6: 4). این چیزی است که باید در این روزهای بی‌قانون به خاطر بسپارید. جفت آخر غلام و ارباب است. برده‌داری در دنیای روم امری عادی بود و برخی از بردگان امید و هدف خود را در پیروی از عیسی یافتند. پولس اصرار می‌کند که آنها باید خدمات خوبی ارائه دهند، گویی که به خود عیسی خدمت می‌کنند. اربابان مسیحی باید به خاطر داشته باشند که آنها خادمان خداوند بودند که نزد او کسی را بر دیگری برتری نیست. تصویر ارباب و برده در کنار هم در اولین روز هفته در حالیکه سرور مشترکشان را در نان و شراب به یاد می‌آورند، نمونه شگفت انگیزی از وحدتی است که پیروان مسیح را به هم پیوند می‌دهد.

نامه با درسی از سربازان رومی به پایان می‌رسد؛ شاید یکی از آنها هنگامی که رسول در حال نوشتن بود، از وی محافظت می‌کرد. پولس زندگی مسیحی را به جنگ علیه گناه تشبیه می‌کند. ما به تمام زره‌هایی که خدا فراهم کرده نیاز داریم؛ کلاهخود، سپر، شمشیر و حتی صندل‌هایی از انجیل، و شجاعت برای استوار ایستادن در هنگامی که شرایط سخت می‌شود.

© 2023 by This is the Bible (Persian). 

  • WhatsApp
  • Facebook
bottom of page