top of page
  • Facebook
  • Twitter
  • Instagram

نامه به عبرانیان

lamb-sacrifice.png

"چرا که ممکن نیست خون گاوها و بزها گناهان را از میان بردارد." (عبرانیان 10: 4)

از عنوان، مشخص است که این نامه برای خوانندگان یهودی‌الاصل نوشته شده است. آنها ایماندار نیز بودند. نویسنده آنها را برادران و خواهران می‌خواند، قدرت روح‌القدس به آنها داده شده است و به خاطر ایمانشان تحت آزار و اذیت قرار دارند. این که نویسنده احتمالاً پولس است، اینگونه پشتیبانی می‌شود که او از طرف برادران ایتالیایی درود می‌فرستد، و همچنین از آنها می‌خواهد که دعا کنند تا به زودی به آنها بازگردانده شود،که با بودن او در زندان مطابقت دارد. استدلال‌های منطقی و کتاب مقدسی نیز شیوه معمول آن حقوقدان بزرگ است. ما از دوم پطرس 3: 15 می‌دانیم که پولس نامه‌ای به عبرانیان نوشت، در واقع به همان خوانندگان، برای آن "غریبان پراکنده" که پطرس نامه‌های خود را فرستاد (اول پطرس 1: 1). با اینحال، همچنان این که پولس این رساله را با نام خود امضا نکرده غیرعادی است.

این نامه از مسیحیان یهودی می‌خواهد که آشکارا از معبد و یهودیت جدا شوند، زیرا به گفته او پایان دولت یهود نزدیک است. اگر آنها همچنان به سنتهای خود و امنیت دروغین شریعت موسی پایبند باشند، در سرنگونی اورشلیم گرفتار خواهند شد. آنها باید از اردوگاه بیرون بروند، همان کاری که عیسی هنگام مصلوب شدن انجام داد. در این سطرها، همانند آن نامه که رسول خطاب به رومیان نوشت، استدلال‌های منطقی برای نمایش زائد بودن شریعت ارائه می‌شود. او می‌گوید که عیسی قربانی کاملی را تقدیم کرده است که بره‌ها و گاوهای نر شریعت به آن اشاره داشته‌اند. کهانت تغییر کرده است. و یک میثاق جدید جایگزین عهد قدیمی شده است.

ما به اختصار، بیانات قدرتمند او را مرور خواهیم کرد، که در هر مرحله، با نقل‌قول‌هایی از عهد عتیق پشتیبانی می‌شود تا نشان دهد که نظام جدید، خواست خدا بوده است.

او با اثبات اینکه عیسی فقط یک نبی دیگر نبوده است، شروع می‌کند. او پسر خدا، برتر از فرشتگان و مرکز نقشه بزرگ خدا بود. خداوند در طی قرنها، از زبان انبیا سخن گفته بود، اما در عیسی شخصیت خود را در بدنی زنده نشان داده بود.

همانطور که مزمور 8 پیش‌گویی کرده بود، عیسی مدتی پایین‌تر از فرشتگان زندگی می‌کرد. این برای آن بود که با تحمل مرگ بتواند به طور کامل در وضعیت مردان و زنانی که برای نجاتشان آمده بود قرار بگیرد. اما اکنون عیسی تعالی یافته بود تا از فرشتگان برتر باشد و روزی دنیا را زیر پای خود خواهد داشت. مرگ فداکارانه او، مرگ را برای ابلیس (گناه در قلب انسان) به همراه آورد و برادران و خواهرانش را از چنگال قبر رها کرد. و تجربیات او به عنوان انسانی مانند ما، او را برای نقش فعلی خود به عنوان کاهن اعظم پیروانش آماده کرده بود.

باب سوم و چهارم شرح جمله به جمله مزمور 95 است. در اینجا، داوود مزمورنویس به مردم زمان خود می‌گوید که بودن در آسایش شبانی که خدا به قوم خود وعده داده است را از دست ندهند. نسل اولیه بنی‌اسرائیل که مصر را ترک کردند نتوانستند به سرزمین موعود وارد شوند، زیرا آنها دل سختی داشتند. آنها نتوانستند ایمان بیاورند که خدا می‌تواند آنچه را که می‌گوید انجام دهد. داوود به خوانندگان خود هشدار می‌دهد که اشتباه مشابهی را مرتکب نشوند. اکنون، رسول استدلال می‌کند، از آنجایی که داوود 500 سال پس از خروج نوشته است، باید هنوز "آسایشی" برای مردم در زمان داوود وجود داشته باشد. و اگر آسایشی در انتظار قوم داوود بود، پس باید در انتظار ما نیز باشد. بنابراین، میراث اولیه که یوشع در اختیار گرفت تنها یک الگو یا گونه‌ای از "آسایش" در آینده بود که عیسی (همان نام یوشع در زبان عبری) برای پیروان خود خواهد آورد. بنابراین شریعت و کهانتش، مرحله نهایی برنامه خدا نبود و به میراثی بهتر، یعنی پادشاهی خدا اشاره داشت.

حقوقدان، اکنون توجه خود را به کار عیسی به عنوان کاهن اعظم ما معطوف کرده است. شریعت موسی کاهنانی داشت که از نسل هارون در قبیله لاوی بودند. کاهنان باید به انسانهای فانی کمک کنند تا از مشکلات و رنجها و ناکامی‌های خود جان سالم به در ببرند و درخواستهای خود را در دعا نزد خداوند ببرند. رسول می‌گوید که عیسی بطور منحصر بفردی برای انجام این کار گمارده شده است. او هم مثل ما یک انسان بود و وسوسه‌ها و ضعفهای ما را می‌داند. و وقتی اعتراف می‌کنیم که در برابر خدا گناه کرده‌ایم، او قربانی کاملی برای پاک کردن گناهان دارد؛ جان خودش.

او در طول یک باب به ما هشدار می‌دهد که باید از مغز خود‌ استفاده کنیم تا فراتر از حقایق ابتدایی در مورد نجات پیش برویم و اصول عمیق‌تری را که در کلام خدا نهفته است، ببینیم. او می‌گوید که ما وارث وعده‌هایی هستیم که خداوند به ابراهیم داده است، وعده‌هایی که در آینده قرار دارد نه اکنون. آنها در طوفانهای زندگی مانند لنگری هستند، چیزی که می‌توان به آن چسبید، مطمئن و استوار، زیرا آنها را خود خداوند تضمین می‌کند. طنابی که ما را به لنگر متصل می‌کند، به شکل استعاری، از پرده خیمه می‌گذرد (خیمه‌ای که در آن، خدا در سفر به بیابان پرستش می‌شد، دارای یک محفظه درونی، بسیار مقدس‌، بود که نشان دهنده حضور خدا بود). عیسی، کاهن اعظم ما، قبلاً از پرده فناپذیری عبور کرده است، و به عنوان مرد قابل اعتماد ما، در دست راست خدا نشسته است.

اکنون رسول با موضوع عیسی به عنوان کاهن به مسیر خود بازگشته است. عیسی مانند کاهنان شریعت موسی، منصب کهانت را از اجداد خود به ارث نبرد. همانطور که در مزمور 110 می‌خوانیم، او توسط خود خدا سوگند داده شد. در اینجا سرور داوود (عیسی) "به دستور ملکیصدق" به عنوان کاهن اعلام شده است. مِلکیصِدِق در زمان ابراهیم زندگی می‌کرد. او هم پادشاه و هم کاهن بود و ابراهیم به او عشریه داد. بنابراین، رسول دلیل می‌آورد که ملکیصدق، بر هارون رئیس لاویان که از نسل ابراهیم بود، برتری داشت. و در مزمور، سرورمان عیسی "برای همیشه" کاهنی است که پادشاه شده است. این امر او را بالاتر از لاویان قرار می‌دهد که فقط اندازه عمر یک انسان خدمت می‌کردند. سرانجام، اگر خدا عیسی را قرنها پس‌ از اعطای شریعت به عنوان کاهن اعظم منصوب کرد، این بدان معناست که کاهنان شریعت موسی ناگزیر بودند که جای خود را از طریق کاهنی که برای همیشه زنده می‌ماند، به روشی بهتر برای آشتی با خدا بدهند.

او ادامه می‌دهد، ما می‌توانیم جلوتر برویم. نه تنها کهانت، بلکه عهد و پیمانی که میراث ارض موعود بر آن بنا شده بود نیز باید تجدید شود. او از ارمیا 31 نقل می‌کند، بابی که با بازگرداندن قوم خدا از پراکندگی، شروع می‌شود. عهد عتیق که در سینا بسته شد، متلاشی شد، زیرا قوم خدا به وعده خود مبنی بر اطاعت از دستورات خداوند عمل نکردند. اما خداوند مهربان است، او در ارمیا 31: 31-34 وعده داده است که دوباره با عهدی جدید و بهتر شروع کند. این یکی نه تنها گناهان را برجسته می‌کند، بلکه آنها را از بین می‌برد.

"امّا خدا نقصی یافت و بدیشان فرمود: "خداوند می‌گوید، هان روزهایی فرامی‌رسد که من با خاندان اسرائیل و خاندان یهودا عهدی تازه خواهم بست. نه مانند عهدی که با پدرانشان بستم، آن روز که دست ایشان را گرفتم تا از سرزمین مصر به در آورم؛ زیرا، خداوند می‌گوید، آنان به عهد من وفادار نماندند. پس، از ایشان روی گرداندم. امّا خداوند چنین اعلام می‌کند: این است عهدی که پس از آن ایام با خاندان اسرائیل خواهم بست. احکام خود را در ذهن ایشان خواهم نهاد، و بر دلهای ایشان خواهم نگاشت. من خدای ایشان خواهم بود، و ایشان قوم من خواهند بود." (عبرانیان 8: 8-10)

بنابراین، نویسنده نتیجه می‌گیرد که اگر خدا از عهد جدید صحبت کرده است، بدیهی است که قرار است جایگزین عهد قدیم شود. او اشاره می‌کند که این زمان برای مسیحیان فرا رسیده است. آنها نه بر اساس خون حیوانات، بلکه بر اساس قربانی شدن خود عیسی، به عهد جدید وارد شده‌اند. بنابراین زمان آن فرارسیده است که شریعت را که منسوخ شده است کنار بگذاریم.

باب نهم این رشته فکری را دنبال می‌کند. خیمه زیبا با دو محفظه و چراغدان، نان و صندوق طلایی آن به عنوان کمک بصری طراحی شده است. بخش بیرونی نشان‌دهنده سفر زیارتی فانی ما است که با کلام خدا روشن می‌شود و از نانی که خداوند هر روز فراهم می‌کند تغذیه می‌شود. اتاق داخلی نشان‌دهنده پادشاهی است که ما به آن سفر می‌کنیم. کاهن اعظم لاوی تنها یک بار در سال، در روز کفاره، زمانی که برای گناهان مردم، خون یک بز را می‌گرفت، اجازه ورود به این اتاق را داشت. سپس بیرون آمد تا عبادت‌کنندگان را برکت دهد. بنابراین عیسی به بهشت رفته است، اما باز خواهد گشت تا برای کسانی که در انتظار او هستند، زندگی جاودانی به ارمغان بیاورد.

او اکنون استدلال‌ها را کنار هم قرار می‌دهد. اگر خدا شریعت موسی را با روشی جدید و بهتر، مبتنی بر قربانی عیسی، جایگزین کرده است، مسیحیان یهودی اکنون باید از وفاداری خود به دولت اسرائیل و خدمت به معبد دست بکشند. زمان سختی در راه بود (که توسط عیسی پیش‌بینی شده بود) که اورشلیم ویران خواهد شد و معبد در آتش خواهد سوخت. آنها باید خود را از آنها جدا کنند وگرنه گرفتار آن سرنگونی وحشتناک خواهند شد. پشت کردن به هموطنان خود و بیرون رفتن از آنجا، به ایمان نیاز دارد. اما، ایمان چیزی است که اگر بخواهیم خدا را خشنود کنیم، به آن نیاز داریم. بنابراین، در باب باشکوه یازدهم، رسول زندگی بسیاری از شخصیت‌های بزرگ عهد عتیق که دقیقاً این کار را انجام داده‌اند، مرور می‌کند. نوح کشتی را ساخت زیرا معتقد بود که وقتی خداوند درباره داوری پیش رو، طوفان، هشدار می‌داد خیلی جدی بود. ابراهیم از امنیت ظاهری اور کلدانیان "بیرون رفت" و بقیه روزهای خود را در خیمه‌ای گذراند و منتظر بود تا خدا زمینی را که وعده داده بود به او بدهد. موسی، پسرخوانده دختر فرعون، به جاذبه‌های مصر پشت کرد، زیرا آینده‌ بهتر را در پاداش‌هایی می‌دید، که خداوند می‌دهد. عیسی نیز عذاب صلیب را تحمل کرد زیرا توانست به شادمانی پادشاهی نگاه کند. بنابراین، او اینگونه موعظه می‌کند که ما مسیحیان یهودی باید کاملا از آنها جدا شویم. خداوند در شرف تکان دادن آسمانها و زمین دولت یهود است، همانطور که حجَّی نبی پیشگویی کرده بود. ما باید بیرون برویم، در حالیکه ایمان داریم که خدا از ما مراقبت خواهد کرد. خود عیسی نیز بیرون از حصارهای شهر رنج کشید.

"پس بیایید در حالی که همان ننگ را که او متحمل شد، بر خود حمل می‌کنیم، نزد او بیرون از اردوگاه برویم. زیرا در اینجا شهری ماندگار نداریم بلکه مشتاقانه در انتظار آن شهر آینده هستیم." (عبرانیان 13: 13-14)

اگر چه این موعظه‌ها، خواننده گرامی، پیامی دردناک برای مؤمنان قرن اول داشت، اما ما نیز می‌توانیم آنها را مورد توجه قرار دهیم. خدا هشدار داده است که روز داوری مشابهی بر جهان نابسامان غیریهودی ما نازل خواهد شد. ما باید آماده باشیم تا برای دیدار با اربابی که از دست راست خدا برمی‌گردد، همانطور که مزمور 110 وعده داده است، بیرون برویم تا دشمنانش را کرسی زیر پایش سازیم.

© 2023 by This is the Bible (Persian). 

  • WhatsApp
  • Facebook
bottom of page