خلاصهای از کتاب مقدس و کتابهای آن
ملخ صحرایی (یوئیل 1: 4)
یوئیل - پیامبر روز خداوند
یوئیل هیچ سرنخی از زمان زندگی خود نمیدهد. او در مورد حمله بزرگ به سرزمین یهودا، احتمالاً توسط آشوریها، هشدار میدهد بنابراین ممکن است متعلق به دوران اشعیا باشد. باب اول کتاب، حمله وحشیانه ملخها به زمین را به تصویر میکشد که محصولات سبز را از ساقه میبرند و مردم و گلههایشان را بدون غذا میگذارند. ملخها در زمان عهد عتیق یک تهدید واقعی بودند، زمانی که یک توده ابر معمولی از این حشرات میتوانست به 150 میلیون در هر مایل مربع (60 میلیون در کیلومتر مربع) برسد و هر کدام هر روز به اندازه وزن خود برگ میخوردند. اما یوئیل از این حمله بعنوان یک تشبیه برای مهاجمان انسانی استفاده میکند که همه چیز را در مسیر خود میسوزانند و نابود میکنند. شتابی برای رفتن به معبد و دعا برای نجات توسط خدایی که از خدمت کردنش غفلت کرده بودند، نبود. روز داوری، "روز خداوند" در راه بود (یوئیل 1: 15).
این موضوع دوباره در باب دوم تکرار میشود؛ جایی که پیامبر وعده میدهد که اگر مردم واقعاً از راه بد خود توبه کنند (او می گوید: "دل خود را چاک زنید، نه جامۀ خویش را")، هنوز زمان وجود دارد که خداوند ارتش مهاجم را دور کند و محصولات ازدسترفته ایشان را بازگرداند. در اینجا فرض بر این است که این اتفاق خواهد افتاد و سپس این بخش با یک پیشگویی فوقالعاده به پایان میرسد:
"آنگاه خواهید دانست که من در میان اسرائیل هستم، و من یهوه خدای شمایم، و دیگری نیست؛
پس از آن، روح خود را بر تمامی بشر فرو خواهم ریخت؛
پسران و دختران شما نبوّت خواهند کرد، پیرانتان خوابها و جوانانتان رؤیاها خواهند دید.
نیز در آن روزها حتی بر غلامان و کنیزان، روح خود را فرو خواهم ریخت.
در آسمان و بر زمین عجایب به ظهور خواهم آورد، از خون و آتش و ستونهای دود.
پیش از فرا رسیدن روز عظیم و مَهیب خداوند، خورشید به تاریکی و ماه به خون بدل خواهد شد.
و هر که نام خداوند را بخواند، رهایی خواهد یافت؛
زیرا بر کوه صَهیون و در اورشلیم رهایییافتگانی خواهند بود،
همانگونه که خداوند فرموده، و در میان بازماندگان،
کسانی که خداوند ایشان را فرا خوانده است." (یوئیل 2: 27-32)
در اینجا یک مورد است که ما باید به آن دقت کنیم. در تحقق اولیه، میدانیم که قوم حزقیا در روز خداوند که همه چیز از دست رفته بود، از خدا درخواست کمک کردند و اورشلیم بطور معجزهآسایی از دست ارتش مهاجم سنحاریب نجات یافت. اما در این ماجرا روحالقدس دیده نمیشود. برای تماشای تحقق آن ما باید به قرن اول برویم. در عید پنطیکاست، زمانی که روح بطور چشمگیری به ایمانداران در اورشلیم عطا شده بود، پطرس رسول به جمعیتِ هیجانزده گفت که سخنان یوئیل بتازگی در آنچه میشنوند محقق شده است. و برای کسانی که آماده بودند تا ایمان بیاورند و تعمید بگیرند، خدا نجات را در آن لحظه، نه از سربازان دشمن، بلکه از قدرت گناه و مرگ برای آنها فرستاده است (اعمال رسولان 2: 1-21 را ملاحظه کنید). این "قبل از" دومین روز خداوند در چهل سال بعد بود، زمانی که اورشلیم توسط ارتش رومی ویران خواهد شد و ایمانداران واقعی که به هشدارهای عیسی گوش میدادند برای جان خود فرار خواهند کرد. پولس رسول با توجه و با اشاره به همین پیشگویی در یوئیل گفت هرکسی که نام سرورمان عیسی را بخواند نجات خواهد یافت. او میگوید که این بدان معناست که غیریهودیان در وعده نجات گنجانده شدهاند. پولس گفت که او فرستاده شده است تا مردم را "دعوت کند" تا درباره خبر خوب آگاهی بیابند. همچنین نمیتوانیم تحقق سوم را در"روزهای آخر" منتفی بدانیم، زمانی که یک اسرائیل متواضع، مورد حمله قرار گرفته و شکسته شده، به عیسی مسیح خود روی خواهد آورد و نجات پیدا خواهد کرد، قبل از اینکه آخرین روز خداوند بر این جهان برسد.
این همان چیزی است که باب سوم این کتاب خارقالعاده به آن اشاره میکند. در سومین "روزخداوند" (آیه 14)، پیامبر، قوم خدا را اسیر و ویران میبیند. اما پس از آن خداوند، لشکریان را، نه از آشور، بلکه از تمام ملتها، برای داوری بزرگ (برداشت محصول) در اورشلیم گرد هم میآورد، زمانی که انتقام ستمهایی را که در حق اسرائیل شده است با زلزله و آتش میگیرد. از آن زمان آب از اورشلیم جاری میشود تا بیابان را دگرگون کند، درست همانطور که در آخرین بابهای حزقیال دیدیم، و خدا برای همیشه در اورشلیم، شهر مقدس خود، ساکن میشود.