خلاصهای از کتاب مقدس و کتابهای آن
یوحنا

نان و ماهی (یوحنا 6)
یوحنا برادر یعقوب بود، هر دو پسران مردی به نام زبدی بودند که در دریای جلیل کسب و کار ماهیگیری داشت. مادر آنها احتمالاً سالومه، خواهر مریم، مادر عیسی، یک شاگرد وفادار بود. یوحنا هرگز در انجیلش نامی از خود نمیبرد، بلکه از نام مستعار "شاگردی که عیسی دوستش میداشت" استفاده میکند. سبک او دانشمندانه و اندیشمندانه و در برخی مواقع، تقریباً عرفانی است. او به صراحت به ما میگوید که تصمیم گرفت انجیل خود را بنویسد تا نشان دهدکه عیسی، مسیح (پادشاه وعده داده شده به اسرائیل) و پسر خدا است. او هشت معجزه بزرگی را که عیسی انجام داده بود انتخاب میکند و با دقت، به شواهدی میپردازد که به نظر او ادعاهای عیسی را فراتر از تردیدهای منطقی اثبات میکند.
"امّا اینها نوشته شد تا ایمان آورید که عیسی همان مسیح، پسر خداست، و تا با این ایمان، در نام او حیات داشته باشید." (یوحنا 20: 31)
یوحنا قصد ندارد همه آنچه عیسی انجام داد را به ما بگوید. او به رویدادها و مکانهای خاص میپردازد و کلمات واقعی عیسی و دشمنانش را با جزئیات یادآوری میکند، مانند یک گزارشگر اخبار تلویزیونی که در محل ایستاده است. برای مثال، روایت او از شام آخر، در طول پنج باب کامل جریان دارد. او واقعاً به ما این احساس را میدهد که در حضور سرورمان بودهایم.
دنبال کردن برخی از موضوعات عالی در کتاب یوحنا بسیار جذاب است. برای نمونه او با نور و تاریکی شروع میکند. او روز آغازین خداوند در هفته آفرینش را به آغاز کار عیسی بعنوان نور جهان تشبیه میکند؛ مرحلهای که آن تاریکی که قلب انسانها را پرکرده بود به عقب رانده شد، زیرا عیسی آمد تا رو در رو به مردم نشان دهد که واقعاً خدا چگونه است. جلال خدا که برای یهودیان به صورت ابری نورانی در خیمه یا معبد آشناست، تبدیل میشود به آن عشق آشکار و حقانیت و قدوسیت یک نجار، که پسر خدا است. یوحنا عیسی را به ما نشان میدهد که چشمان مردی را که از بدو تولد نابینا بوده است، باز میکند و او را وادار میکند که ماسکی از گِل را در آب حوض سیلوآم از روی چشمانش بشوید. یوحنا اشاره میکند که سیلوآم به معنای "فرستاده" است. عیسی فرستاده شده بود تا ذهنهای بسته را بگشاید و راه زندگی ابدی را روشن کند.
موضوع دیگر "ساعت" سرنوشت است. یوحنا میبیند که همانطور که عیسی در خدمت خود پیش میرود، پدرش او را در برابر سنگسار و توطئه کشتن محافظت میکند، زیرا ساعت او هنوز فرانرسیده بود. او وظیفهای داشت که باید انجام میداد. اما وقتی او در شام آخر به پایان کار خود میرسد، زمان تمام میشود. ساعت فرارسیده است. او به پیش میرود تا با دشمنانش و با مرگی ظالمانه روبرو شود.
یوحنا بر معجزات بسیاری که عیسی در روز شبات انجام داد تأکید میکند. او تصمیم گرفت این قرارداد را که شفا دادن، کار است بشکند زیرا به گفته او، پدرش هنوز مشغول کار بود. و استراحت واقعی در شبات پادشاهی را بوجود آورد که در آن بیماری، بخشی از لعنت ناشی از گناه آدم، برای همیشه از بین خواهد رفت.
غالباً یوحنا برای کارهای عیسی از کنایات عهد عتیق استفاده میکند و یا مستقیما از تحقق پیشگوییها نقلقول میکند. چیزی که شاگردان در آن زمان متوجه نبودند اما بعدا موجب حیرتشان شد، زیرا متوجه شدند که هر چه پیشبینی شده بود محقق شده است. این هنوز یکی از قویترین استدلالهایی است که برای اعتقاد به عیسی وجود دارد. خدمت او قرنها پیش توسط خداوندی که از قبل به همه چیز آگاه است طراحی شده بود.
یک مثال خوب، تبدیل آب به شراب در جشن عروسی است (یوحنا باب دوم را ملاحظه کنید). شراب تمام شده بود. یوحنا اشاره میکند که این بیانگر شریعت موسی است که با آمدن عیسی از بین رفته بود. ظروف آب کنارِ دَر، هنگام ورود مهمانان برای مراسم تطهیر استفاده میشد. این گونه شستشوها دستها را پاک میکرد، اما به قلب نمیرسید. عیسی توانست محتویات ظروف آب را به شرابی جدید، بهتر از شراب قدیمی تبدیل کند، که زندگی مردم را متحول میکرد.
یا خوراک دادن به پنج هزار نفر را در باب ششم در نظر بگیرید. در اینجا یوحنا نانهایی را که در دستان عیسی تکثیر شده بود به منایی که خدا به بنیاسرائیل در بیابان میخوراند پیوند میدهد. او میگوید که عیسی نان زندگی است که بدون او، ما در بیابان گناه خواهیم مرد.
ورود پیروزمندانه عیسی به اورشلیم بر پشت یک الاغ توجه ویژه یوحنا را به خود جلب میکند. او این قسمت از زکریا 9: 9 را سالها خوانده بود، اما تنها پس از وقوع آن متوجه شد که این پیشگویی در انتظار تحقق بود.
"آنگاه عیسی کره الاغی یافت و بر آن سوار شد؛ چنانکه نوشته شده است: "مترس! ای دختر صَهیون، هان پادشاه تو میآید، سوار بر کره الاغی!" شاگردان او نخست این چیزها را درنیافتند، اما چون عیسی جلال یافت، به یاد آوردند که اینها همه دربارۀ او نوشته شده بود و همانگونه نیز آنها با او به عمل آورده بودند." (یوحنا 12: 14-16)
احتمالاً یوحنا انجیل خود را پس از سه انجیل دیگر نوشته است، اما احتمالاً قبل از سقوط اورشلیم در 70 پس از میلاد، زیرا در باب پنجم میگوید که حوض بِیتحِسْدا، جایی که عیسی مرد فلج را شفا داد، در کنار دروازه گوسفند است و پنج ستون سرپوشیده دارد. پس از ویران شدن اورشلیم این ارجاع دادن، برای خوانندگان او معنا پیدا نمیکرد.
یوحنا در ادامه سه نامه از عهد جدید را نوشت که از نظر سبک، شبیه به انجیلش بود. او همچنین رؤیاهای کتاب مکاشفه را دید که وقتی در پایان عمرش در جزیره پاتموس در تبعید اجباری به سر میبرد، آن را نوشت.