خلاصهای از کتاب مقدس و کتابهای آن

"اما برای شما که از نام من میترسید، آفتابِ عدالت طلوع خواهد کرد و بر بالهایش شفا خواهد بود." (مالکی 4: 2)
ملاکی پیامآور
مَلاکی آخرین پیامبر عهد عتیق بود. پس از مرگ وی، به مدت چهارصد سال هیچ وحی مستقیمی از جانب خدا نبود. آخرین پیام مَلاکی این بود که قوم خدا باید خود را برای ظهور پادشاهشان آماده کنند.
نام عبری ملاکی به معنی "پیامآور" است و کتاب او حول این موضوع میچرخد. از اظهار نظرهای او میتوان دریافت که او پس از زمان حجی و زکریا زندگی میکرده، زیرا معبد بازسازی شده است و کاهنان قربانیهایی را طبق دستورات موسی، تقدیم میکنند. اما پیامبر از رفتار این مردان مقدس انتقاد میکند. آنها باید پیامآوران خدا میبودند و کلام او را به مردم منتقل میکردند، اما در عوض آنها فقط به دنبال کسب سودی برای خود بودند.
پیشگویی به صورت یک گفتگو پیش میرود. خدا با کاهنان صحبتهایی میکند و ملاکی پاسخ آنها را تصور میکند. به عنوان مثال، در باب یک خدا کاهنان را متهم میکند که او را بیحرمت میکنند. آنها فریاد میزنند "چگونه نام تو را حقیر شمردهایم؟" خدا پاسخ میدهد، "چون حیوانات لنگ یا بیمار" و "حیوانات کور برای قربانی تقدیم میکنید." بر اساس قانون، فقط پیشکشیِ بدون عیب و نقص قابل قبول بود، زیرا قربانی کردن برهها و بزها به مرگ عیسی مسیح، که از نظر اخلاقی کامل و عاری از گناه بود، اشاره میکرد. اما آسانتر بود که حیوانات درجه دو را به عنوان قربانی از بین ببرند، زیرا نمیشد آنها را برای تولید مثل به فروش رساند. خدا میگوید "امتحان کنید که به فرماندار پارسی خود هدیهای از حیوانات بیمار بدهید. آیا او تحت تأثیر قرار میگیرد؟ پس به نظر شما من چه احساسی دارم؟ من یک پادشاه عالی هستم و نام من در بین ملتها مهیب خواهد بود. لعنت بر فریبکاری که قوچ بیعیبی در گله خود دارد، اما آنرا با معیوب جایگزین میکند"(ملاکی 1: 8 -14 را ملاحظه کنید). این درسی است که باید به آن توجه کنیم. خدا یک پادشاه عالی است، و ما باید تمام قلب خود را، و نه تهماندههایی از زندگیمان را به او تقدیم کنیم.
اما کاهنان در مورد دیگری نیز شکست خوردند. در روزهای قبل از تلفن و ایمیل، اگر اخبار مهمی برای فرستادن داشتید، اما نمیتوانستید خودتان سفر کنید، به یک قاصد پول میپرداختید تا پیام شما را ببرد. همانطور که سلیمان حکیم نوشت: "پیک امین برای فرستندگان خود، خنکی برف است در گرمای تابستان؛ او جان سروران خویش را تازه میسازد" (امثال 25: 13). در زمان موسی، خدا فرزندان لاوی پسر یعقوب را به عنوان پیامآوران انتخاب کرد تا احكامش را به قوم خود آموزش دهد:
خداوند فرمود: "عهد من با لاوی، عهد حیات و سلامتی بود، ... تعلیم صحیح در دهانش بود و بیعدالتی بر زبانش یافت نمیشد. در آرامش و انصاف با من سلوک میکرد، و بسیاری را از گناه بازمیگردانید. زیرا لبهای کاهن میباید معرفت را پاس دارد، تا تعلیم را از دهانش بجویند، زیرا که او پیامآور خداوند لشکرها است." (ملاکی2 : 5-7)
متأسفانه، کاهنان در زمان ملاکی، دیگر در طول مسیر با پیام خدا حرکت نمیکردند. خداوند میگوید: "شما از راه منحرف گشتهاید و با تعلیم خود سبب لغزش بسیاری شدهاید" (آیه 8). بدون دانش ضروری شناخت حق و باطل، مردم مانند گوسفندان گمشده سرگردان بودند؛ مشکلی که امروزه همه ما با آن روبرو هستیم، زیرا در جامعه ما نیز هیچکس در مورد خدا به فرزندان ما آموزش نمیدهد، و آنها به مشروبات، مواد مخدر و جنایت روی میآورند.
با این حال، خدا میخواست وارد عمل شود. او گفت که او میخواهد یک پیامآور دیگر بفرستد، پیامآور عهد. که ناگهانی به معبد میآید و فرزندان لاوی را تطهیر میکند، تا آنها پیشکشهای مناسب را به خدا تقدیم کنند (ملاکی 3: 1-4). با در دست داشتن عهد جدید، میتوانیم ببینیم که پیامآور موعود، عیسی بود، که با ایمان، راه درست زندگی را به مردم آموخت. او واقعاً بطور غیرمنتظرهای در معبد اورشلیم ظاهر شد. او با استفاده از تازیانهای از طناب؛ علمای شریر و فریسیانی را که از قربانیها و صرافی پول در خانه خدا سود زیادی میبردند بیرون راند. این آخرین اخطار بود. چهل سال بعد معبد با آتش سوزانده میشود و شریعت موسی به پایان میرسد.
در باب آخر، ملاکی همانند کاری که پیامبران همیشه میکنند، از مشکلات زمان خودش تا روز خداوند در آینده را پیشبینی میکند. ملاکی گفت: قبل از آن "روز عظیم و مَهیب خداوند"، خدا ایلیای نبی را برای آماده سازی مردم میفرستد (ملاکی 4: 5 - 6). این واژهها پلی میان عهد عتیق و عهد جدید میزنند. ما از اناجیل میدانیم که یحیای تعمیددهنده، آن پیامبر بعدی، همان روحیه و انگیزهای را داشت که ایلیا، آن شخصیت تنها که در زمان پادشاهان با ارتداد مبارزه میکرد. او اسرائیل را برای ظهور عیسی آماده میکرد. او صدای اشعیا در بیابان بود که مردمی را که در چنگال گناه گم شده بودند، تسلی میداد.
اما آخرین کلمات ملاکی فراتر از آمدن عیسی در قرن اول و قضاوت آتشین اورشلیم در سال هفتاد بعد از میلاد است. آن کلمات از آینده نیز میگویند، هنگامیکه عیسی، پیام آور خدا، از آسمان برای داوری قلبهای همه مردمان باز خواهد گشت. کسانی که سرسختانه از توجه به پیام او امتناع ورزیدند، مانند دستهای کاه در زمین درو خواهند سوخت (باب 4: 1). و کسانی که به خدا گوش دادهاند و از خدا ترسیدهاند، با خوشحالی از سرورمان عیسی استقبال میکنند، مانند گوسالههایی که پس از روزهای سخت زمستان از آغل رها شده اند (آیه 2). پیامبر میگوید، برای آنها، آفتاب عدالت با پرتو شفابخش خود طلوع خواهد کرد.