top of page
  • Facebook
  • Twitter
  • Instagram

نامه‌های شبانی پولس

Men_sprintingRun.jpg

"به همین‌سان، ورزشکاری که هماوردی می‌کند، تاج پیروزی را دریافت نخواهد کرد، اگر به قانونْ هماوردی نکرده باشد." (دوم تیموتائوس 2: 5)

سه نامه بعدی با تمام نامه‌هایی که تاکنون خوانده‌ایم متفاوت است. آنها برای افراد نوشته شده‌اند، نه برای جوامع کلیسایی. این نامه‌ها به نامه‌های شبانی (چوپانی) معروف هستند، زیرا برای راهنمایی دو رهبر جوان گله نوشته شده‌اند. تیموتائوس و تیتوس هر دو یاران مشتاق رسول بودند، و ما قبلاً در نگاهی به کتاب اعمال رسولان با آنها ملاقات کرده‌ایم. پولس اغلب وظایف مهمی را به آنها محول کرده بود که به جای او انجام دهند. این نامه‌ها صحبت‌های یک رهبر تیم با دستیارانش است؛ نمونه‌ای عالی از نحوه تشویق دیگران.

اول تیموتائوس

آیه سوم از باب اول به ما می‌گوید که طبق نوشته پولس، خود او در مقدونیه است و تیموتائوس را برای مرتب کردن کارهای ناتمام در اَفِسُس ترک کرده است. این ترکیب با هیچ یک از سفرهای اعمال رسولان مطابقت ندارد. احتمالاً متعلق به زمانی پس از پایان اعمال رسولان در باب 28 است، زمانی که رسول از زندان آزاد شد تا سفرهای خود را از سر بگیرد.

به نظر می‌رسد که جامعه کلیسایی افسس توسط مسیحیان یهودی که بی‌وقفه بر سر چیزهای بی‌اهمیت بحث می‌کردند، پریشان شده بود. آنها به شجره‌نامه‌ها می‌پرداختند (انگار مهم است که شما از نسل چه کسی هستید!). آنها خود را به عنوان مفسران جزئیات شریعت موسی معرفی کردند، اما نکته واقعی شریعت را که ایجاد عشق در قلب انسانها بود، از دست داده بودند. بنابراین پولس قوانین اساسی را برای اجرا (رفتار) در کلیسا وضع می‌کند. او می‌گوید مهم است برای کسانی که بر ما حکومت می‌کنند دعا کنیم تا خودمان بتوانیم در آرامش به عبادت ادامه دهیم. می‌گوید که برادران باید دعا بخوانند، در حالیکه خواهران باید لباسی شایسته و متین بپوشند و نقش معلمی را بر عهده نگیرند. در ابتدای باب سوم، او یک درخواست شغل خیالی برای یکی از بزرگان جماعت می‌نویسد (باید معلمی خوب باشد، فردی منظم، محترم در جامعه، مهمان نواز، طلاق نگرفته و ...). سپس همین کار را برای یک خادم انجام می‌دهد (این اصطلاح مبهم است؛ ممکن است به یک کارآموز مسن اشاره داشته باشد). او می‌گوید برای بهبود استانداردها در جامعه کلیسایی، باید از بالا شروع کنید. مردانی که تجرد یا رژیم‌های غذایی خاص یا دوره‌های تناسب اندام را تدریس می‌کردند، یا وقت خود را صرف افسانه‌ها و داستان‌های شیاطین می‌کردند، باید کنار گذاشته می‌شدند.

این مسئولیت برای تغییر نگرش‌ها برای تیموتی، که ذاتاً ترسو بود، فرمانی سخت و جدی بود و مربی، او را تشویق کرد که بهترین راه برای اینکه مردم را متقاعد کند که حق با اوست، این است که با مثال آموزش دهد.

مواردی از استفاده نادرست از بودجه کلیسا در افسس وجود داشت که نیاز به اصلاح داشت. ما می‌دانیم که در قرن اول هیچ سیستم حمایت اجتماعی دولتی برای افراد فقیر، مانند زنانی که شوهرانشان در جوانی مرده بودند، وجود نداشت. بنابراین معمولا از محل پولهای جمع آوری شده درکلیسا که در روز اول هر هفته دریافت می‌شد، به زنان بیوه وجه مشارکت پرداخت شود. در باب پنجم، پولس قوانینی را در مورد واجد شرایط بودن، وضع می‌کند. یک بیوه تنها در صورتی می‌باید مبلغی دریافت کند که هیچ فرزند یا نوه‌ای نداشته باشد که از وی حمایت کند، و همچنین باید بیش از 60 سال داشته و شهرت نیکویی داشته باشد (اول تیموتائوس 5: 9-10).اینها همه مسائلی کاربردی هستند و دیدن اینکه امروزه نیز چنین چالش‌های مشابهی وجود دارد جالب توجه است.

باب آخر به موضوع بردگانی باز می‌گردد که باید به اربابان خود احترام بگذارند، به خصوص اگر آنها مسیحی می‌بودند. همچنین در مورد خطر وقف زمان به پول و دارایی، با این عبارت جاودانه "عشق به پول ریشه انواع بدیها است" هشدار می‌دهد (اول تیموتائوس 6: 10) که به ویژه متناسب با جامعه مادی‌گرای امروزی ما است. در عوض پولس، بار این مسئولیت را بر عهده تیموتائوس می‌گذارد که باید به خوبی از سپرده‌ای که ارباب غایبش به او سپرده است (در اینجا سایه‌هایی از مثل قنطارها میبینیم) محافظت کند و مردم را تشویق کند که از ثروت، غنی باشند، نه ثروتی از سهام و مشارکت، بلکه ثروتی از کارهای خوب.

دوم تیموتائوس

نامه دوم به تیموتائوس غم‌انگیز است. این آخرین نامه‌ای است که پولس درست قبل از اعدام نوشت. امپراتور از مسیحیان روی گردانیده بود. پولس به عنوان رهبر جامعه منفور دستگیر و برای بار دوم به رم آورده شده بود. او منتظر بود تا جلسه دادگاهش برگزار شود و از نتیجه کاملا مطمئن بود. او ناامیدانه می‌خواست که قبل از مرگ دوست جوانش را دوباره ببیند و فرصت زیادی نمانده بود.

ویژگی قابل توجه این نامه اطمینان سرشار از آرامش رسول بزرگ به پاداشی است که فراتر از شمشیر رومی است که به زندگی او پایان می‌دهد. از نظر ظاهری، زندگی او شکست خورده بود؛ وکیل جوان مغرور که دنیا در پایش بود تا حد سلولی مرطوب در زندان تنزل پیدا کرده بود و هیچ دارایی جز چند طومار و آواز مرگ بر دیوارها، نداشت. اما ایمان او به طور اجتناب ناپذیری فراتر از شرایطش بود. سَرورش بر مرگ غلبه کرده بود.

"ولی اکنون با ظهور نجات‌دهندۀ ما مسیحْ عیسی عیان گشته است - همان که به واسطۀ انجیل، مرگ را باطل کرد و حیات و فناناپذیری را آشکار ساخت. و من برگماشته شده‌ام تا واعظ، رسول و معلّم این انجیل باشم. از همین روست که این‌گونه رنج می‌کشم، امّا عار ندارم، چرا که می‌دانم به که ایمان آورده‌ام و یقین دارم که او قادر است امانتم را تا بدان روز حفظ کند." (دوم تیموتائوس 1: 10-12)

رسول سالخورده دو باب اول را برای تشویق تیموتائوس به شجاعت در این دوران آزار و شکنجه صرف می‌کند. او نباید از انجیل خجالت بکشد، بلکه باید برخیزد و شهادت دهد. به او یادآوری می‌کند بدون تلاش هیچ چیز بدست نمی‌آید. سربازان در مبارزات، ناراحتی را تحمل می‌کنند. ورزشکاران برای پیروزی به سختی تمرین می‌کنند. کشاورزان در حالیکه زمین را برای محصول آینده آماده می‌کنند عرق می‌ریزند. پس باید رنج را به عنوان وظیفه خود بپذیریم و به یاد داشته باشیم که پاداش، ارزش رنج را دارد. متأسفانه بسیاری از کسانی که پولس زمانی به آنها اعتماد داشت، هنگامی که آزار و شکنجه شروع شد، او را انکار کردند. اما او اونیسیفوروس، برادری از افسس را ستایش می‌کند. این دوست قدیمی برای جستجوی زندانی خاص در کلانشهر وسیعی که پولس در آن نگهداری می‌شد، جان خود را بدست گرفته بود.

"رحمت خداوند بر خانوادۀ اونیسیفوروس باد، چه او بارها جان مرا تازه کرد و از زنجیرهایم عار نداشت بلکه چون به روم آمد، بسیار مرا جُست تا سرانجام یافت." (دوم تیموتائوس 1: 16-17)

پولس هشدار می‌دهد که در "ایام آخر"، جامعه از هم می‌پاشد و شیادان در کلیسا ظاهر می‌شوند. او به تیموتائوس، به عنوان یکی از رهبران نسل جدید، دستور می‌دهد که به آنچه به او آموخته شده است، پایبند باشد و کتاب مقدس را راهنمای خود قرار دهد، زیرا می‌گوید:

"تمامی کتبِ مقدس الهام خداست و برای تعلیم و تأدیب و اصلاح و تربیت در پارسایی سودمند است، تا مرد خدا به کمال برای هر کارِ نیکو تجهیز گردد." (دوم تیموتائوس 3: 16-17)

در آخرین کلمات ثبت شده، او دوباره تیموتائوس را موعظه می‌کند که نقش خود را بعنوان یک رهبر، مبشر و معلم، استوار و با صبر به انجام برساند. خودش هم نزدیک بود تعظیم کند. سخنان او اشک در چشمان جاری می کند:

"جنگِ نیکو را جنگیده‌ام، مسابقه را به پایان رسانده و ایمان را محفوظ داشته‌ام. اکنون تاج پارسایی برایم آماده است، تاجی که خداوند، آن داور عادل، در آن روز به من عطا خواهد کرد، نه تنها به من، بلکه به همۀ آنان که مشتاق ظهور او بوده‌اند." (دوم تیموتائوس 4: 7-8)

خوب می‌شد اگر ما نیز در روزهای پایانی زندگیمان می‌توانستیم اینطور صحبت کنیم! اما زمان رو به اتمام بود. او اصرار می‌کند: "بکوش تا هر چه زودتر نزد من آیی" ما نمی‌توانیم بدانیم که آیا تیموتائوس چنین کرد یا خیر. می‌گویند که در جلسه دوم محاکمه، پولس به مرگ محکوم شد و در روز مقرر به خارج از حدود شهر به محل اعدام هدایت شد. او به عنوان یک شهروند رومی، متهم به مرگی سریع و نسبتاً بدون درد شده بود. او در خاک می‌خوابد و منتظر "آن روز" است که تاج زندگی را از استادی که به خوبی به او خدمت می‌کرد دریافت کند.

تیتوس

نامه به تیتوس مانند اول تیموتائوس مربوط به دوران پس از آزادی پولس از زندان است. او بتازگی همراه با تیتوس از جزیره کرِت در دریای مدیترانه دیدن کرده بود و وقتی که به سرزمین اصلی بازگشته بود، تیتوس را در آنجا گذاشته بود. پولس در طول سه سفر تبلیغی خود در این جزیره موعظه نکرده بود، با این حال او در اینجا در مورد جامعه کلیسایی هر شهر می‌نویسد (تیتوس 1: 5 را ملاحظه کنید). می‌دانیم که در سه دهه پس از روز پنطیکاست، او مشغول شاگردسازی بود. با اینحال، بنظر می‌رسد پولس از معیارهای رعایت شده توسط این مسیحیان نسبتاً منزوی، ناامید شده بود و وظیفه دشوار بهبود بخشیدن به اوضاع را به تیتوس سپرده بود.

اول، او باید برادران مناسب در هر کلیسا را برای ایفای نقش مشایخ انتخاب می‌کرد (باب 1: 5-8 را ملاحظه کنید). خصوصیات ضروری که پولس برای این نقش ذکر کرد، تکرار آنهایی است که در اول تیموتائوس با آنها آشنا شدیم. توجه داشته باشید که در هر جامعه کلیسایی باید تعدادی از مشایخ وجود داشته باشد. این در کلیسای قرن اول، قانون بود. رهبری هرگز به دست یک نفر سپرده نمی‌شد. قانون یک رهبر برای یک کلیسا تا مدتها پس از زمان رسولان به وجود نیامده بود و به تدریج طی قرنها به صورت یک سلسله مراتب کامل (هرم کنترل) تبدیل شد. سادگی ساختار عهد جدید، که در آن همه با هم برابر بودند، ایده‌آلی است که باید از آن پیروی کنیم.

این مشایخ تازه منصوب شده می‌توانند آموزه‌های خوب را آموزش دهند، و مردان شروری که وانمود می‌کردند مهم هستند و از ایمانداران پول در می‌آوردند را سرزنش ‌کنند. مردان سالخورده باید میانه‌رو می‌بودند، زنان سالخورده باید آماده می‌بودند تا به کوچکترها بیاموزند که همسر و مادری خوب باشند و مردان جوان باید خویشتندار می‌بودند. به عنوان نماینده پولس، تیتوس این اقتدار را داشت که کلیساها را بر پایه‌ درستی قرار دهد، اما مانند تیموتائوس، تیتوس نیز خودش باید الگو می‌بود. به کسانی که قوانین را زیر پا می‌گذاشتند یک بار تذکر داده می‌شد، سپس دو بار و بار سوم از مجمع حذف می‌شدند.

پولس پس از آن سالهایی که در زندان بود برنامه فشرده‌ای برای رسیدگی به امور داشت، و سرانجام از تیتوس درخواست کرد تا به محض اینکه آرتِماس یا تیخیکوس که در راه کرت بودند، رسیدند، تیتوس برای کمک به او به نیکوپولیس (در سواحل غربی یونان) برود (تیتوس 3: 12).

© 2023 by This is the Bible (Persian). 

  • WhatsApp
  • Facebook
bottom of page