کتاب روت

در فاصله بین داوران و دوره پادشاهان ، عاشقانه‌ای دلپذیر از روت موآبی قرار گرفته است. موآبیان دشمنان اسرائیل بودند. آنها در آنسوی دریای مرده زندگی می کردند و خدایان خود را می پرستیدند. در زمان قحطی ، یک خانواده اسرائیلی از شهر بیت‌لحم در نزدیکی اورشلیم، با این باور که وضعیت بهتری در موآب خواهند داشت، به آنجا مهاجرت کردند. هر دو پسر این خانواده با زنان موآبی ازدواج کردند و خیلی زود دین خود را ترک کردند. با گذشت زمان ، هر دوی آنها مردند و پدرشان نیز فوت کرد و نعومی  بیوه شد. او با قلبی شکسته تصمیم گرفت به بیت‌لحم بازگردد و از دو عروس خود خداحافظی کرد. اما یکی از آنها ، روت ،  بسیار تحت تأثیر ایمان نعومی قرار گرفته بود و التماس کرد که با او برود. این کتاب نحوه آشنایی روت با یک بیت‌لحمی خداپرست به نام بوعز را که روت در مزارع ذرت او خوشه‌چینی می کرد، شرح می‌دهد. بوعز با نعومی  خویشاوند بود ، و هنگامی که نعومی  از وی درخواست کمک کرد ، او موافقت کرد که با روت ازدواج کند ، تا میراث خانواده از بین نرود. فصل آخر شرح جذابی از عروسی اسرائیلی‌ها را ارائه می دهد و با این واقعیت قابل توجه به پایان می رسد که بوعز و روت از طریق خاندان یسا و داوود ، از اجداد سرورمان عیسی مسیح شدند. این مساله بر این اصل تأکید می کند که ، همانطور که پطرس رسول اعلام می کند:

​

 "... براستی خدا تبعیضی میان مردمان قائل نیست؛ بلکه از هر قوم، هر که از او بترسد و پارسایی را به‌‌ عمل آورد، مقبول او می‌گردد." (اعمال رسولان10: 34-35)