خلاصهای از کتاب مقدس و کتابهای آن
چهار انجیل
قطعه پاپیروس یونانی از انجیل یوحنا
عیسی مهمترین فرد در عهد جدید است. پس جای تعجب نیست که این بخش با زندگینامه او شروع شود. در واقع ما چهار روایت جداگانه از زندگی او داریم. دو نفر از راویان (مَتی و یوحنا) مردانی هستند که از ابتدا شاگردان عیسی بودند. آنها به گروهی متشکل از دوازده شاگرد ویژه برگزیده به نام رسولان تعلق داشتند که قرار بود کلیسای اولیه را رهبری کنند. یکی از راویان (لوقا) فردی غیر یهودی است که با پولس رسول سفر میکرد و همچنین کتابی به نام اعمال رسولان، در ادامه انجیل خودش نوشت. مرقس، که کوتاهترین روایت را نوشته، پسر شخص ایمانداری به نام مریم بود که مجالس کلیسای اولیه را در خانه خود میزبانی میکرد. بنابراین او در موقعیت بسیار خوبی بود که حقایق مربوط به عیسی را از دوستان خود دریابد. و اتفاقاً حتی شکاکان کتاب مقدس هم قبول دارند که هر چهار انجیل در قرن اول نوشته شدهاند. آنها سالها بعد از دل خاطرات مردم بیرون نیامدند. قطعهای از انجیل یوحنا در مؤسسه رایلند[1] در منچستر انگلستان وجود دارد که تاریخ آن به آغاز قرن دوم میرسد، و یک رونوشت بوده است، نه نسخه اصلی انجیل. بنابراین ما میتوانیم مطمئن باشیم که انجیلها برای مردم منتشر شده است تا در طی چند سال پس از رویدادهای واقعی، درباره زندگی عیسی بخوانند.
ممکن است بپرسید که چرا ما به این تعداد زندگینامه از سرورمان عیسی نیاز داریم. پاسخ این است که وقتی نیاز دارید تصویری کامل از آنچه در گذشته اتفاق افتاده است را (مثلاً در یک پرونده قضایی) بازسازی کنید، همیشه تعدادی از شاهدان را فرامیخوانید تا با مقایسه شهادت آنها بتوانید کل حقیقت را ثابت کنید. در یک تصادف رانندگی، یکی از شاهدان ممکن است متوجه شده باشد که وسیله نقلیه از گوشهای در سمت مخالف جاده آمده است. یکی دیگر ممکن است بعداً به محل حادثه رسیده باشد، اما خالکوبی روی گردن راننده را وقتی که سرش روی فرمان ماشین افتاده بود به یاد آورد. سومی ممکن است متوجه شده باشد که لاستیک چرخ جلو در سمت راننده کاملاً پنچر بوده است. به این ترتیب شما وقایع متوالی آن صبح سرنوشتساز را بازسازی کردهاید. در داستان عیسی نیز چنین است. برخی از نویسندگان چیزهایی را به یاد میآورند که دیگران به آنها توجه نکردهاند یا آنها را بیاهمیت میدانند. به عنوان مثال، متی بر آن موقعیتهایی تمرکز میکند که اعمال عیسی، در نبوتهای عهد عتیق، پیشبینی شده بود. از طرف دیگر، یوحنا معجزاتی را انتخاب میکند که عیسی انجام داد و بطور ویژه او را متقاعد کرد که او مسیح (مسح شده) و پسر خدا است. وقتی آنها را در کنار هم قرار دهید، تصور واضحی از اینکه عیسای ناصری واقعاً چگونه بود خواهید داشت.
در نهایت، چرا آنها را "انجیل" مینامند؟ پاسخ این است که این کلمه در لغت به معنای "خبر خوب" است. اناجیل به ما این مژده را میدهد که عیسی آمده است تا مردم را از قدرت قبر نجات دهد و زمانی پادشاهی خدا را برقرار کند تا اراده خدا بر روی زمین انجام شود، آنچنان که اکنون در آسمان اطاعت میشود. از طریق نوشتههای رسولان، او ما را به حضور در آنجا فرامیخواند.
[1] Ryland’s Institute